پانیذپانیذ، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

پانیذ عشق بابا ومامانی

مروری کوتاه بر خاطرات

1391/10/7 14:21
نویسنده : مامان ازی
129 بازدید
اشتراک گذاری

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com فرشته کوچولوم .عشقم وقتی که بدنیا اومدی دنیای من و بابایی و زیباتر کردی و عشقمون با وجود تو رنگ و معنایی تازه تر پیدا کرد.من وبابایی هر روزمون و با توکل به خدا وبه عشق با تو بودن اغاز میکردیمو اغاز میکنیم.پانیذم  دختر صبورو مهربونم تو بر خلاف بعضی از نی نی های دیگه اصلا غرغرو نبودی وتا ٦ماه اول بدنیا اومدنت همش لالا میکردیniniweblog.comاما بعد از اون به خاطر اینکه دندونات به سختی یعنی با درد فراوون در میومدن خوابت شبها کمتر شد حتی گاهی من و شما یا همراه بابایی تا صبح بیدار میموندیم تا اینکه به لطف خدای مهربون یکی یکی و به تدریج اون دندونای خوشکلت در اومدن وهمزمان با رشد دندونات بعد از  سینه خیز رفتن و چهار دست و پا راه رفتن کم کم وباز هم به لطف وکمک پروردگار شروع کردی به تاتاتی راه رفتن niniweblog.com.دختر نازم علاوه بر راه رفتنت که زود انجامش دادی حرف زدنت هم سریع بود و خیلی زود تونستی کلمه بگی و بعد جمله بسازی و با حرف زدنهای شیرینت بیشتر دل من و بابایی و ببری حتی بابا جون و مامان جون هر روز زنگ میزدن تا صدای نازت و بشنونن و البته هنوز هم هر روز حتما باید باهات صحبت کنن.چند تا از کلماتی که میگفتی اینها بودن شلوار:لبلاب. جوراب:جوجاب. کاپشن: تاپشیخندهقلب

چند تا از کتابهایی که حفظ کرده بودی(گلدونه.خطرناکه حسن . توی ده شلمرود ...)بودنniniweblog.comالبته زمانی این شعرها رو حفظ کردی که من از شیر گرفته بودمت و برای اینکه بتونی بخوابی برات کتاب شعر میخوندم والبته این عادت خوبو هنوزم که ماشا الله ٣ سال و هشت ماهه شدی داری وهر شب باید برات کتاب بخونم  تا لالا کنیniniweblog.com.

و اما از شیر گرفتنت که خودش قضیه ای جدا داره.پانیذم تا دقیقا ٢ سالگی شیر خوردی و از هر غذایی برات لذت بخش تر بود اما روزی که شیر و ازت گرفتم به خاطر خصوصیت صبوریت تا شب هیچی نگفتیniniweblog.com اما شب بغضت ترکید niniweblog.comاونقدر گریه کردی که تا صبح با بابایی تو خیابونا دور میزدیم تو گریه میکردی و منم همرات گریه میکردم وهر چی سعی میکردم شیر تو شیشه بهت بدم لج کرده بودی و شیشه و نمیخوردی از اون به بعدم تا حالا حتی شیر پاستوریزه نمیخوریniniweblog.com

عزیز دلم دوست داشتم تمام این مطالبو قبلا برات مینوشتم که تاریخ همش و داشته باشی اما باز هم خدا رو شکر که الان متوجه شدم و برات وبلاگ درست کردم وبهت قول میدم از این به بعد هر خاطره یا کار خوبتو تو  وبلاگت بنویسم.دوستت دارم عشقمماچقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان شايان
23 دی 91 14:24
سلام پسرم شايان تو مسابقه ي تولد 2 سالگي ني ني وبلاگ شركت كرده و منتظر دستاي پر مهر شماست تا 2 تا راي خوشكل بديد منتظريما... زود بيايد .شماره 22 تا دوشنبه فقط وقت داريم